بهینه سازی پرتفوی از مسائل جذاب سرمایه گذاری میباشد و همه ساله تحقیقات زیادی در این زمینه انجام میشود. ما در این تحقیق با ترکیب CVaR و کاپیولا که هر دو از مطالب جدید در علم مالی می باشند، سعی میکنیم تا به روشی مناسب جهت بهینه سازی پرتفوی دست پیدا کنیم.
در ابتدا تعریفی از سرمایه گذاری ارائه میکنیم، در تعریف سرمایه گذاری به مفهوم ریسک و بازده میپردازیم. برای محاسبه ریسک مفاهیم VaR و CVaR را تعریف میکنیم و در ادامه به معرفی کاپیولا و انواع مختلف آن اشاره میکنیم و در نهایت بهینه سازی پرتفوی را شرح میدهیم و تاریخچه ای مختصر از CVaR ، کاپیولا و بهینه سازی پرتفوی را بیان می نماییم.
سرمایه گذاری در تعریف به مصرف نکردن وجوه و منابع فعلی به منظور کسب وجوه و منابعی بیشتر درآینده اطلاق میگردد. از منظر شارپ، سرمایه گذاری گذشتن از پول امروز به منظور کسب پول بیشتر در آینده است. در فرآیند سرمایهگذاری زمان و ریسک دو نکته حائز اهمیتی است که همواره تمامی سرمایه گذاران با آن روبرو هستند. در واقع میتوان اذعان داشت سرمایه گذاری در زمان فعلی و در شرایطی کاملاً قطعی صورت میپذیرد؛ اما عواید حاصل از این سرمایه گذاری در زمان آینده و در شرایط عدم اطمینان حاصل می گردد. وجود بعضی از ابزارها مانند اوراق مشارکت میتواند منجر به کمرنگ شدن عدم اطمینان در فرایند سرمایه گذاری گردد، اما نمی توان ادعا کرد که این عدم اطمینان کاملاً از بین خواهد رفت. از منظر اقتصادی می بایست میان سرمایه گذاری و پسانداز تفاوت قائل شد. سرمایه گذاری فرایندی است که موجب افزایش تولید ملی و در نتیجه افزایش درآمد شخصی مصرف کنندگان خواهد شد. این در حالی است که پس انداز فرایند به تعویق انداختن مصرف میباشد.
واژۀ سرمایه گذاری دامنه گستردهای از فعالیتهای با ریسک کمتر مانند سرمایه گذاری در اوراق مشارکت، اوراق اجاره، اوراق مرابحه، استصناع، گواهی سپرده و سرمایه گذاری در فعالیت های پر ریسک تر مانند سرمایه گذاری در سهام عادی، قرارداد آتی و دارایی های مشهود مانند طلا، زمین و … را شامل میگردد.
فرایند سرمایه گذاری در اوراق بهادار را میتوان به طور کلی به ۵ مرحله زیر تقسیم بندی نمود:
سرمایه گذاری را میتوان به دو روش سرمایه گذاری مستقیم و غیرمستقیم تقسیم بندی نمود. در سرمایه گذاری مستقیم هر سرمایه گذار به صورت مستقیم اقدام به خرید اوراق بهادار (قابل معامله و یا غیرقابل معامله) مینماید. این در حالی است که سرمایه گذاران در روش سرمایه گذاری غیرمستقیم از طریق واسطه های مالی مانند صندوق های سرمایه گذاری مشترک، شرکت های بیمه، صندوق های بازنشستگی، صندوق های PE و صندوق های سرمایه گذاری مخاطره آمیز و … اقدام به سرمایه گذاری مینمایند.
مدیران پرتفوی به منظور تحقق اهداف سرمایه گذاری در پی کسب سود و مدیریت ریسک میباشند. دو رویکرد متفاوت در مدیریت پرتفوی عبارتند از:
ریسک و بازده مهمترین مفاهیم در تصمیمگیری سرمایه گذاری میباشند. اصطلاح بازدهی برای توصیف افزایش و کاهش اصل سرمایه گذاری در دوره زمانی معین بکار برده میشود. در واقع اگر در فاصله زمانی خاص سرمایه گذار دارایی یا سبدی از دارایی های معین را در ابتدای دوره خریداری نموده و در پایان دوره به فروش برساند، بازدهی خاصی نصیب دارنده آن خواهد شد. با توجه به آنچه گفته شد میتوان بیان کرد بازدهی سرمایه گذاری، نیروی محرک سرمایه گذاران در فرایند سرمایه گذاری است.
بازدهی را در یک تقسیم بندی کلی می توان به بازدهی تحقق یافته و بازدهی مورد انتظار تقسیم نمود. بازدهی تحقق یافته بازدهی واقع شده یک دارایی در زمان گذشته است؛ این در حالی است که بازده مورد انتظار، بازده تخمینی یک دارایی در آینده است. از آنجا که بازده در آینده یک متغیر تصادفی است در محاسبه بازده مورد انتظار می بایست احتمال رخداد هر یک از بازده ها لحاظ گردد. بازده مورد انتظار یک دارایی به صورت زیر قابل محاسبه است.
برای اندازه گیری نرخ بازده سرمایه گذاری، عایدی حاصل از سرمایه گذاری را بر اصل مبلغ سرمایه گذاری تقسیم می نمایند. عایدی حاصل از سرمایه گذاری در دارایی از دو جزء تشکیل میگردد:
بنابراین بازده سرمایه گذاری در یک دوره زمانی معین برابر است با:
از این رو برای محاسبه بازده سهام عادی به عنوان یکی از اوراق بهادار به صورت زیر عمل می نماییم:
منابع حاصل از مالکیت ممکن است به شکل های مختلفی به سهامداران پرداخت شود که عمده ترین آنها عبارتند از:
به منظور محاسبه بازده در هنگام افزایش سرمایه (چه از محل اندوخته و چه از محل آورده نقدی) و تجزیه سهام میبایست فرمول محاسبه بازده را به شکلهای زیر تعدیل نمود:
اگر r نرخ بازده سالانه، t تعداد دورههای سرمایه گذاری باشد و سود بصورت پیوسته پرداخت گردد طبق قاعده حد میتوان نوشت:
A: مبلغ سرمایه گذاری
m: تعداد دفعات پرداخت سود
به لگاریتم طبیعی بازده ساده، بازده مرکب پیوسته گفته میشود در واقع داریم:
به منظور محاسبه بازده،
را به عنوان ارزش ابتدایی پرتفوی به صورت زیر تعریف مینماییم:
از طرفی وزن و بازده هر یک از داراییها بصورت زیر قابل تبیین است :
در نتیجه به منظور محاسبه بازده پرتفوی داریم :
زندگی امروز در حالی ادامه پیدا میکند که شرایط عدم اطمینان بر فرایند تصمیمگیری سایه افکنده است که این امر به نوبه خود موجب تحول این فرایند میگردد. تغییر قیمت کالاهای اساسی، نرخ ارز، سهام و … از جمله مواردی هستند که سازمان های امروزی دائماً با آن دسته و پنجه نرم میکنند. در جامعۀ امروزی تقریباً تمام افراد به نحوی با مفهوم ریسک آشنایی دارند، اما ریسک در زبان عرف عبارتست از خطری که به علت عدم اطمینان در زمان وقوع حادثه ای در آینده پیش می آید. هر چه این عدم اطمینان بیشتر باشد ریسک بیشتر خواهد شد.
گالیتز ریسک را هر گونه نوسانات در هر گونه عایدی میداند. وجود مخاطره بدین معنی است که برای پیشبینی آینده بیش از یک نتیجه وجود دارد و هیچ یک از نتایج قطعی نیست.
کاپلند و گاریک بیان میکنند که ریسک شامل عدم اطمینان و انواع آسیبهای ممکن است. آنها به صورت نمادین ریسک را اینگونه بیان میدارند:
خسارت + عدم اطمینان = ریسک
ریسک را از دو جنبه میتوان مورد بررسی قرار داد:
ریسک غیرسیستماتیک عبارتست از مجموعه عواملی که میتواند بر بازده مورد انتظار شرکت تأثیر بگذارد. این عوامل از کارکرد و مدیریت داخلی شرکت تأثیر میپذیرد که با تنوع بخشی قابل کاهش است. از سوی دیگر ریسک سیستماتیک ریسکی است که از مجموعه عوامل خارجی مانند عوامل سیاسی، اقتصادی و … که در اختیار شرکت نمی باشد تأثیر میپذیرد. ریسک سیستماتیک با تنوع بخشی قابل تعدیل نیست، اما با پوشش ریسک از طریق قرارداد آتی شاخص میتوان این ریسک را کاهش داد.
ریسکهای مالی به طور مستقیم بر سودآوری شرکت ها اثر میگذارند و میتوانند حتی شرکت را به ورطه ورشکستگی برسانند. در زیر به طور مختصر به انواع ریسک های مالی اشاره مینماییم:
ریسک نرخ ارز: ریسک نرخ ارز به واسطه تغییر در برابری نرخ ارز بوجود می آید. کلیه شرکت هایی که در خارج از مرز سیاسی با کشورهای دیگر ارتباط معاملاتی دارند قطعاً در معرض ریسک نرخ ارز قرار خواهند داشت، به عبارت دیگر تغییرات نرخ ارز، بازار کالا و بازار سرمایه را تحت تأثیر قرار داده به طوری که این تأثیرات مخرب میباشد.
ریسک نرخ سود: ریسک نرخ سود و تغییرات آن یکی از عوامل مهم ریسک مالی محسوب میشود. در صورتی که سازمان ها برخی از دارایی های خود را بصورت دارایی های مالی نگهداری کنند، با این ریسک مواجه خواهند شد.
ریسک نکول: ریسک نکول یکی از قدیمی ترین ریسک های مالی است که حتی قبل از بروز نشانه هایی از ریسک نرخ ارز و ریسک نرخ سود وجود داشته است. ریسک نکول هنگامی رخ میدهد که وام گیرنده به علت عدم توان و یا عدم تمایل، به تعهدات خود در مقابل وام دهنده در تاریخ سر رسید عمل نمیکند. لازم به ذکر است، ریسک نکول یکی از مهمترین ریسکهایی است که میتواند نهادهای پولی و مالی را به شدت تحت تأثیر قرار دهد. چرا که نکول تعداد کمی از مشتریان میتواند منجر به زیانهای بزرگ برای یک سازمان گردد.
ریسک نقدینگی: ریسک نبود وجه نقد برای بازپرداخت تعهدات است. عموماً شرکتها به دلایل مختلف مانند کاهش توان فروش محصولات تولیدی، کاهش توان وصول وجوه نقد ناشی از فروش، افزایش هزینه ها و … با مشکل نقدینگی مواجه میشوند.
ریسک تورم: تورم اصولاً با افزایش سطح عمومی قیمت ها بر بهای تمام شده کلیه نهادهای تولیدی یک شرکت و در نهایت بر سطح عملکرد شرکت تأثیر میگذارد.
ریسک بازار (تغیرات قیمت دارایی های مالی): بسیاری از شرکت ها و موسسات، بخصوص شرکت های سرمایه گذاری بخشی از دارایی های خود را صرف خرید اوراق بهادار از قبیل سهام و یا اوراق قرضه می نمایند، به همین علت با ریسک تغییرات قیمت مواجه می باشند. ریسک نرخ سود مربوط به دارایی ها و اوراق بهادار با درآمد ثابت است، در حالی که ریسک قیمت سهام در بازار سهام مورد بحث قرار میگیرد. ریسک قیمت سهام به دو بخش ریسک تغییرات قیمت و ریسک تحقق سود هر سهم مربوط می شود، زیرا جمع این دو جزء نرخ بازده سهم را تشکیل میدهد.
ریسک سرمایه گذاری مجدد: ریسک سرمایه گذاری مجدد مربوط به دارایی های مالی است که بیش از یک جریان نقدی دارند. بازده اینگونه سرمایه گذاری ها به نحوه سرمایه گذاری مجدد جریان های نقدی که در طول دوره سرمایه گذاری دریافت می شوند، بستگی دارد.